مذاهب اهل سنت

مذاهب اهل سنت

 

منبع:

سید مصطفی حسینی دشتی، مدخل «سنّی» از فرهنگ معارف و معاریف

 

از لحاظ فقهی اهل سنت به مذاهب زیر تقسیم می‌گردد:

  1. مالکیه: پیروان ابوعبدالله مالک بن انس بن مالک اصبحى حمیرى (93 ـ 179 ق) که در مدینه متولد شد و همانجا درگذشت، وى به خواهش منصور عباسى کتاب الموطّأ را در فقه و حدیث تصنیف نمود، پیروانش در شمال افریقا سکونت دارند.
  2. حنفیه: پیروان امام ابوحنیفه نعمان بن ثابت خراسانى (80 ـ 150 ق) هستند که از شاگردان امام جعفر صادق علیه السلام بوده، مذهب حنفى بزرگترین مذاهب اسلام است و حنفیان که غالباً در آسیا سکونت دارند نیمى از مسلمانان روى زمین مى باشند، معروفترین تألیفات ابوحنیفه المسند در حدیث و کتاب المخارج و کتاب الفقه الاکبر در فقه است.
  3. شافعیه: پیروان ابوعبدالله محمد بن ادریس شافعى هاشمى مطلبى (150 ـ 241 ق) صاحب کتاب الأمّ در فقه و المسند در حدیث هستند و غالباً در کردستان و مصر سکونت دارند.
  4. حنبلیه: پیروان ابو عبدالله احمد بن محمد بن حنبل مروزى (164 ـ 241 ق) هستند، وى صاحب کتاب المسند در حدیث و الناسخ و المنسوخ در فقه و کتب بسیار دیگرى در فقه و تفسیر و حدیث و تاریخ است، پیروان این مذهب در افریقا و خلیج فارس و عربستان ساکنند، فرقه وهابیه پیروان شیخ محمد بن عبدالوهاب نجدى (1115 ـ 1206 ق) از مذهب حنبلى هستند.

از اینجا به بعد نوشتهٔ خودم یعنی اشکان ارشادی 

 

حنفی بزرگترین مذهب اسلامی است!

حنفی بزرگترین مذهب در میان چهار مذهب اهل سنت است!

 

توجه: دو فرقه در جهان اسلام بیشترین پیروان را دارد:

۱. شیعه

۲. اهل سنت 

پیروان اهل سنت از اهل تشیع بیشترند. در گذشته عنوان می شد که از هر چهار نفر یکی شیعه و بقیه سُنی هستند. تقریبا ایران با ۸۹ تا ۹۲ درصد شیعه مذهبند و سپس عراق ۶۰ الی ۶۵ درصد شیعه اند و سپس افغانستان ۲۰ تا ۲۵ درصد و کویت و بحرین علیرغم کوچکی و کم جمعیتی از نصف تا بیشتر از نصف شیعه هستند و یمن شمالی نیز با جمعیت قابل توجهی از شیعیان زیدی و دوازده امامی نیز بر مذهب شیعه اند. کشور آذربایجان با حدود هفتاد درصد شیعه از کشورهای مهم شیعه است چون در گذشته بخشی از ایرانی بوده است که ایران نوین را با محوریت شیعه بوجود آورده است و جمعیت این کشور بهمراه آذربایجان های ایران و دیگر ترکان ایران و لک ها و گرجی ها و... نیروی اصلی نظامی ایران موسوم به قزلباش را تأمین می کرده است. ترکیه بیست درصد علوی دارد و سوریه نیز حدود همین مقدار علوی را داراست. البته علویان و شیعیان ترکیه اغلب تحت تأثیر زبان مادری و کشور اروپایی خود تحرکی نسبت به ایران ندارند مگر کردهای علوی که هم زبان کردی ایشان به فارسی خیلی نزدیک است و همچنین حکومت و قیومیت ترک را نمی پذیرند و دائما در محرومیت و بیکاری هستند. ولی شیعیان و علویان سوریه بسیار همراستا با ایران هستند بخصوص بعد از بحران داعش و کمک مستشاری و مبارزه مسلحانه با تروریست توسط ایران، به محبوبیت ایران و نزدیکی ملتهای درون سوریه با ایران بیش از پیش انجامیده است.  سوریه و بخصوص علوی و شیعه و حتی کردهای کرمانجی و جالب آنکه عرب ها، همگی از حضور ایران استقبال کرده و حتی جملات رهبرانی از ایران را که سوریه را استان ۳۵ ایران می خواندند می شنیدند و هیچ نمی گفتند. علویان و شیعیان در دل به دل دادن با ایران قضیه ای متفاوت دارند ولی عرب های سوریه تحت ناسیونالیسم عربی نمی توانند این را بپذیرند. همچنین کردها علیرغم آنکه می دادند آریایی اند و با ایران باستان یک کشور و ملت و نژاد بودند و تا حدودی هنوز فلات غربی ایران را از دجله تا فرات ایرانی حفظ کرده اند ولی به استقلال و خودمختاری می اندیشند. و نمی خواهند بصورت یک تکه زمین که تنها الحاق به کشور یا حکومتی مرکزی داشته باشد و می خواهند بصورت خودمختار یا جمهوری خودمختار و یا فدرالی کاملا مستقل درآیند. 

کردهای سوریه چهار میلیون نفر جمعیت دارند و وسعت زندگی آنان را از ۲۶۰۰۰ کیلومترمربع تا ۵۵ هزار کیلومترمربع تخمین زده اند. اکنون روژآوا و کردهای مسلح توانسته اند بر حدود ۵۳ هزار کیلومترمربع فرمان برانند و حتی مرزهای کردستان را از مرز  عراق و ترکیه به دریای مدیترانه برسانند. که بهترین پیشرفت برای یک منطقهٔ کردنشین بوده است و حتی از کردهای عراق و اقلیم خودمختار جلو زده اند ولی هنوز به ثبات و اهمیت اقلیم خودمختار نرسیده اند. کردهای ترکیه که آغازگرترین استقلال طلبان بودند سالهاست ازین دایره عقب افتاده اند. در مورد کردهای ایران بررسی ای نمی کنم. ولی کردهای ایران سابقه ای طولانی تر برای استقلال و ایجاد کشوری کردی داشته اند. توجه کنید:

۱. قیام شیخ عبید الله خان کرد و تصرف ارومیه و کردستان و نواحی کردنشینی از عثمانی و رایزنی با انگلیس برای ایجاد کشور مستقل کردی

۲. قیام اسماعیل خان کرد سیمیتقو در آذربایجان غربی و تصرف این استان و سپس لشکرکشی به کردستان و داشتن رویای کردستان بزرگ، که از رضاخان شکست خورد و به کردستان ترکیه گریخت و پناهندگی درخواست کرد و عثمانی یکدفعه او را یاغی خوانده ولی رضاخان به او پناهندگی داد که علیرغم پناهندگی ولی گویند با اشتباهی میان قزاق ها و کردهای مسلح همراه اسماعیل آقا جنگ و شلیک رخداد که اسماعیل آقا کشته شد. برخی گویند در اشنویه و برخی گویند در نزدیکی هنگ سنندج کشته شده است.

ترکمن های سنی مذهب موسوم به کُره سُنی یعنی بچه سنی که اتفاقا شاید تحلیل معنایی دیگری نیز داشته باشد که بعدها خواهم گفت و نوشت. همراه اسماعیل آقا به ترکیه کوچیدند و بسیاری برنگشتند. بسیاری هم برگشتند و در آذربایجان غربی و حتی به صورت تبعیدی در کرمانشاه تا ارومیه و اردبیل و تهران سکونت یافتند. این ترکمن ها قادرند هم ترکی بدانند و هم کردی! فارسی و عربی را نیز اکثرا بلدند.

این ترکمن ها یا همان کره سنی ها اغلب حنفی مذهبند ولی در میان کتب خود از کتب مالکیه و شافعیه نیز برای مطالعه بهره می برند. پیروی امام اعظم هستند و بهمراه ازبک و ترکمن های ترکمنستان و بلوچ ها و پشتون ها و تاتارها، قزاق ها و قرقیزها، تاجیک ها و ترکیه و چند کشور دیگر مثلا پاکستان و... جمعیت عظیم احناف را تشکیل می دهند که احناف بیشتر در میان گروه های ترک رایج است و تنها ترکان ایران در آذربایجان و... و قفقاز و ترکان پراکنده در خراسان و تهران و گرجستان و قشقایی ها در فارس و غیره در همین پیرامون شیعه مذهبند وگرنه همگی ترکان جهان بر مذهب اهل سنت و جماعت از احنافند!!! احناف هفتاد درصد مسلمانان جهان را تشکیل می دهد و از لحاظ سرزمینی نیز یک سوم تا حدود نیمی از سرزمینهای اهل اسلام و اهل سنت را تشکیل می دهد. احناف بزرگترین اقلیت مسلمان در روسیه و چین و مغولستان و ایران  هستند. در چین احناف علیرغم زبان غنی ترکی که باید بدانید تا چه میزان زیادی لغات فارسی دارد و کلا اویغوران ترک تحت فرهنگ ایرانی بوده اند و در تاشقورکان و کاشغر حتی ترکستان شرقی تاجیک دارد و زبان فارسی در آنجا رایج است و نوروز را به شیوهٔ خود جشن می گیرند ولی معهذا با وسعت ۱۶۶۶۰۰۰ کیلومترمربع که کمی از ایران بزرگتر است ولی مورد دژخیمان و حذف فرهنگی و فیزیکی قرار گرفته اند. بهانهٔ چین نسبت به ترکان اویغور پیوستن به طالبان و داعش و تجزیه طلبی است و اینکه دین و زبان متفاوت آنان مانع پیشرفت چین در غرب است. اویغوران در گذشته ۳۳ میلیون جمعیت داشتند ولی اکنون یازده میلیون نفرند. باید برای حفظ نوروز و زبان ترکی و هویت تاجیکی ای که هم تورانیست و هم ایرانی، تلاش کرد. من خودم قصد دارم یک جزوهٔ یادگیری فارسی را در زبان اویغوری بنویسم و ببینم می شود از دور با دست بسته تلاش کرد. من ذوق کرده ام تا فارسی را با لهجه ای شبیه به تاجیکان برای اویغوران تهیه کنم و برایشان در میان ترجمه و یادگیری از ائمه و معصومین و نوروز و شاعرانی چون مولوی و غیره بگویم و حتی امید داشته باشم تا اویغورانی را جذب تمدن ۲ و نیم میلیون کیلومترمربعی کنم یعنی همان سه کشور رسمی ایران، افغانستان، تاجیکستان!

ای کاش یادم نرود ازبکستان را.

ازبکی بسیار به اویغوری نزدیک است و در حقیقت در قسمتهایی از ازبکستان نیز فارسی فرارودی رایج است و با تاجیکی افغانستان و تاجیکستان یکیست و این لهجه در ایران نیز موجودست! درین لهجه کلمات عربی به درستی تلفظ می شوند و ما اشتباها فکر می کنیم آنان اشتباه تلفظ می کنند در صورتیکه لهجه و تلفظ هایی صحیح دارند.

چون مذهب ترکان اویغور حنفی است پس باید از احناف و امام اعظم نیز برایشان گفت ولی بهترست که برایشان بیشتر از اسلام و رحمت این دین گفت و حتی می دانیم که اویغوران سه میلیون شیعه مذهب دارند. بخصوص حسینیه هایی در کاشغر چین هنوز هم موجودند که روزگاری پایگاه زبان فارسی و نشر مذهب شیعه بصورت همدلی و هم باوری بوده است. برای اویغوران اکنون بهترین مذهب اسلامی همدلی و همگرایی میان اهل سنت حنفی با شیعه هفت امامی که نگاهی به غیبت امام زمان نیز داشته باشد می باشد. در این میان با فرهنگ غنی زبان و نوروز و مراسم مشترک و پوشش های مشترک با ایرانیان و افغانستانی ها و تاجیکان یک همدلی و هم ارضی میان مردمان منطقه شکل می گیرد که همین حالت را ما از زمان صفویه با برپایی مذهب مشترک و زبان مشترک ترکی و فارسی که ترکی زبان لشکر و فارسی زبان دیوان و دولت و ملت گشت را تجربه کرده ایم. 

گرچه منطقهٔ سه کشور ایران و افغانستان و تاجیکستان همگون نیست و از لحاظ مذهبی و نژادی و حتی زبانی بسیار در هم تنیده و غیر همگن است و با آمدن ترکستان شرقی آنهم با وسعت زیاد و جمعیت زیادی از چینی هایی که توسط چین بزور در آنجا ساکن شده اند راه سختتر می شود ولی باید توجه کرد که ایرانی و ترک در طول تاریخ همیشه با هم در یک قلمرو زندگی و حکومت کرده اند و چیز جدیدی نیست! ثانیاً اگر ایران شیعه است و در جنوب شرقی احناف را دارد! افغانستان کلهم از احناف است و از نوار باریکی از ایران و در شهر هرات شیعه دارد تا آنکه در حدود هشتاد هزار کیلومترمربع در عمق و روبه شمال افغانستان و تاجیکستان شیعه های هزاره را دارد که همانند ایرانیان دوازده امامی اند ولی چهره های ایشان زرد مغولی است یعنی برخلاف ایرانیان که اغلب سفیدپوستند. ثالثاً باید توجه داشت که فارسی دری در هر سه کشور یک زبان است و توسط هر سه کشور قابل فهم و صحبت کردن است که این راه را بسیار هموار می کند.

گرچه همدلی از همزبانی بهترست!

ولی این همزبانی تأثیر و اثری را در اتحاد و همدلی می آورد که نیروی ادیان در برابر آن چنین نیستند.

رابعاً دین همه مناطق اسلام است و توسط امامانی عجم همانند شافعی و ابوحنیفه و غیره به مردم عرضه شده است. 

مطمئناً تأثیر فارسی و همدلی و هم مراسمی ترکستان شرقی با این سه کشور، اثر مستقیمی را روی اویغوران مغولستان، اویغوران قزاقستان، اویغوران قالمیقستان در قفقاز خواهد گذاشت و همچنین جمعیت یازده درصدی قزاق در مغولستان و چهار درصدی در چین و تاتارستان در روسیه نیز تکانی فرهنگی و مذهبی خواهند خورد. حتما تکان و پیشرفت اقتصادی نیز خواهند خورد.

ناگفته نماند که زبان فارسی دری و دیگر ترکی های منطقه همگی از زبان غنی عربی بهره دارند و ضمن آموزش فرهنگ ایرانی و زبان فارسی دری باید به یادگیری زبان غنی عربی نیز پرداخت چون لسان دین نیز می شد و بخشی از فلات ایران حتی عرب نشین است مثل خوزستان و بخشهایی از بوشهر و هرمزگان و عراق و سوریه!

زبان کردی علیرغم اینکه بسیار فارسی است و مادر فارسی است ولی همانند فارسی لغات عربی بیشماری را پذیرفته است و این راه را برای آموختن فارسی توسط اویغوران در شرق و آموختن فارسی توسط کردا ن در غرب را همراه می کند.

من خودم تمام تلاشم را روی یاد دادن فارسی به اویغوران و کردان خواهم کرد و کتاب خواهم نوشت و فعالیت خواهم کرد و فیلم آموزشی برایشان تهیه می کنم!

فقط مغرضانی پیدا نشوند و بگویند که اشخانی دارد فارسی دری را چرا یاد سنی ها می دهد؟ و لجن پراکنی کنند! من قصدم ترویج و پیشرفت فرهنگ ایرانی و فارسی دری است!


 

از لحاظ فقهی اهل سنت به مذاهب زیر تقسیم می‌گردد:

  1. مالکیه: پیروان ابوعبدالله مالک بن انس بن مالک اصبحى حمیرى (93 ـ 179 ق) که در مدینه متولد شد و همانجا درگذشت، وى به خواهش منصور عباسى کتاب الموطّأ را در فقه و حدیث تصنیف نمود، پیروانش در شمال افریقا سکونت دارند.
  2. حنفیه: پیروان امام ابوحنیفه نعمان بن ثابت خراسانى (80 ـ 150 ق) هستند که از شاگردان امام جعفر صادق علیه السلام بوده، مذهب حنفى بزرگترین مذاهب اسلام است و حنفیان که غالباً در آسیا سکونت دارند نیمى از مسلمانان روى زمین مى باشند، معروفترین تألیفات ابوحنیفه المسند در حدیث و کتاب المخارج و کتاب الفقه الاکبر در فقه است.
  3. شافعیه: پیروان ابوعبدالله محمد بن ادریس شافعى هاشمى مطلبى (150 ـ 241 ق) صاحب کتاب الأمّ در فقه و المسند در حدیث هستند و غالباً در کردستان و مصر سکونت دارند.
  4. حنبلیه: پیروان ابو عبدالله احمد بن محمد بن حنبل مروزى (164 ـ 241 ق) هستند، وى صاحب کتاب المسند در حدیث و الناسخ و المنسوخ در فقه و کتب بسیار دیگرى در فقه و تفسیر و حدیث و تاریخ است، پیروان این مذهب در افریقا و خلیج فارس و عربستان ساکنند، فرقه وهابیه پیروان شیخ محمد بن عبدالوهاب نجدى (1115 ـ 1206 ق) از مذهب حنبلى هستند.

 


 

بی آشیانه گشتم… خانه به خانه گشتم…●♪♫
بی تو همیشه با غم؛ شانه به شانه گشتم●♪♫
عشقِ یگانه ی من… از تو، نشانه ی من…●♪♫
بی تو نمک ندارد؛ شعر و ترانه ی من●♪♫
سرزمینِ من؛ خسته خسته از جفایی… سرزمینِ من؛ بی سرود و بی صدایی●♪♫
سرزمین من؛ دردمندِ بی دوایی… سرزمینِ من…●♪♫
سرزمینِ من؛ کی غمِ تو را سروده؟ سرزمینِ من؛ کی ره تو را گشوده؟●♪♫
سرزمینِ من؛ کی به تو وفا نموده؟ سرزمینِ من…●♪♫

 

ماه و ستاره ی من… راهِ دوباره ی من…●♪♫
در همه جا نمیشه؛ بی تو گزاره ی من●♪♫
گنجِ تو را ربودند؛ از بهرِ عشرت خود… قلبِ تو را شکسته، هر که به نوبت خود●♪♫
سرزمینِ من؛ خسته خسته از جفایی… سرزمینِ من؛ بی سرود و بی صدایی●♪♫
سرزمین من؛ دردمندِ بی دوایی… سرزمینِ من…●♪♫
سرزمینِ من؛ مثل چشم انتظاری… سرزمینِ من؛ مثلِ دشت پر غباری●♪♫
سرزمین من؛ مثلِ قلب داغداری… سرزمینِ من…●♪♫

 

سرزمین های بلند و پهناور فارسی دری، ایرانیان خوش نژاد و خوش فرهنگ و خوش آمال که هنوزهم به ارتقای سرزمین خود بدون جنگ می اندیشند و تنها جنگ را زمانی مثل ظهور شرارت می پذیرند وگرنه گسترش سرزمین به اقتصاد است و زبان و مراسم مشترک و خوراک و پوشاکی مشترک و یا چنان نزدیک بهم که گویی فاصله ای میان اینان نبینی! باید زمان جنگ جنگید و زمان صلح به شیوهٔ قلم جنگید یعنی قلم فرسایید! در جنگ فرسوده می شویم و صلح با قلم نیز فرسوده! ولی این فرسودگی کجا و آن فرسودگی کجا!

فرسایش قلم از هر فرسایشی بهترست!

بی شک فردوسی و مولانا قدر قلم و دانش و سخن پراکندن را می دانستند و توانستند اینگونه بخوبی زبان فارسی را از خراسان تا چهارسوی اطرافش گسترش دهند و پراکنده کنند.

 

 

آهنگ سرزمین من!

 

از داوود سرخوش

 

 


دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دارالارشاد ارشادی

اینجا را کتابخانه ای بزرگ خواهم کرد همانند کتابخانه « ارشادی » در اردبیل ، همان اردبیلی که در زمان صفویه دارالارشاد نامیده می شد و آبادان بود و ترکمن های قاجاری هم کرد بودند و هم ترک! فارسی تکلم می کردند و کسی با ایشان کاری نداشت چون محقق های طلایی منطقه خود بودند.
احتمالاً کتب درسی را زودتر برای آموزش بچه‌های ایران و افغانستان و تاجیکستان شروع می‌کنم تا خودم نیز درآمدی بیابم.
سپس کتابهای پیرامون آن را تکمیل می‌کنم.
همچنین از مطالب متنوع خواهم نوشت و خود را محدود نخواهم کرد!


دارالارشاد ارشادی سعی دارد تا دارالایتام را در همین حدود آذربایجان و تالش گشتاسبی ، نان دهد! همچنین قصد دارد دارالانشاء برایشان تأسیس کند و سوادشان نیز بدهد و...

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه
پیوندها
بایگانی