۲۶ مطلب توسط «اشکان ارشادی» ثبت شده است

درخواست چندین کد از HTML و کد های کاربردی css

سلام اشکان هستم

از بچه های بیان می خوا هم چندین کد در اختیارم بگذارند تا لابلای نوشته هایم استفاده کنم.

مثل کد متن رونده!

و یا....


این کتاب مهم از زبان ترکی اویغوری ترکستان شرقی

این کتاب مهم از زبان ترکی اویغوری ترکستان شرقی

سلام 

اشکان ارشادی از کرمانشاه 

دوستان و مطالعه کنندگان زبان‌های قومی در ایران زمین و یا زبان‌های بومی در آسیا بخصوص در محدودهٔ فلات ایران و دشت پهناور توران! اکنون با همهٔ شرایط بغرنج دست به تألیف و نوشتن کتاب آموزشی و بررسی و تحلیلی ترکی اویغوری کرده ام. همچنین به غیر کتاب های دیگری که می نویسم بخصوص در مورد کردها و کردهای جنوبی موسوم به لَک ها ، قصد کردم تا این کتاب را ترجمه کنم یعنی کتاب :

 

https://mega.nz/file/6RwBQIAL#vz9SVonp0YuVxNElbz28NQXBQEBxFlrCX_CthMfCA1U

 

برای دیدن جلد کتاب ، لینک بالا را باز کنید.

 

نام کتاب :

اسکی اویغور تورکجه سی سوزلوقو است و به ترکی استانبولی است.

 

چنانچه سایت کتابکو مشکل دانلود را مرتفع کند حتماً دست به ترجمه اش می زنم.

 

اشکان ارشادی متولد کرمانشاه 

همان اشخانی ، دایی اَک اشخانی 

 


سوره شعرا

به نام خداوند بخشنده مهربان 

آیهٔ شمارهٔ ۶۲ از سورهٔ شعرا:

قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ.

ترجمه :

موسی به آنان گفت : چنین نیست ، قطعا پروردگارم با من است و مرا هدایت خواهد کرد.

 

قالَ کَلاَّ إِنَّ مَعی‏ رَبِّی سَیَهْدینِ‏.

 

در آیهٔ ۱۵

خداوند تأکید می‌کند که شنواست و با حرف گوش کنان است.

خداوند در آیه ی 15 این سوره به موسی فرمود: انّا معکم مستمعون.

 

کُل آیهٔ ۱۵ چنین است :

قالَ کَلاَّ فَاذْهَبا بِآیاتِنا إِنَّا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ.

ترجمه :

15) خدا گفت: نه، تو را نخواهند کشت. پس هارون را به یارى موسى فرستاد و فرمود: هر دو با معجزاتى که به شما داده ام به سوى فرعونیان بروید، که ما نزد شما و آنان حاضریم و سخنانتان را مى شنویم.

 

کُل سورهٔ شعرا ، سورهٔ ۲۶ از قرآن کریم که دارای ۱۸۷ آیه است.!

سوره ۲۶: الشعراء - جزء ۱۹ - ترجمه فولادوند 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِبه نام خداوند رحمتگر مهربان طسم ﴿۱﴾

طا سین میم (۱)

تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿۲﴾این است آیه ‏هاى کتاب روشنگر (۲)

لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿۳﴾شاید تو از اینکه [مشرکان] ایمان نمى ‏آورند جان خود را تباه سازى (۳)

إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ ﴿۴﴾اگر بخواهیم معجزه ‏اى از آسمان بر آنان فرود مى ‏آوریم تا در برابر آن گردنهایشان خاضع گردد (۴)

وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا کَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِینَ ﴿۵﴾و هیچ تذکر جدیدى از سوى [خداى] رحمان برایشان نیامد جز اینکه همواره از آن روى برمى‏ تافتند (۵)

فَقَدْ کَذَّبُوا فَسَیَأْتِیهِمْ أَنْبَاءُ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿۶﴾[آنان] در حقیقت به تکذیب پرداختند و به زودى خبر آنچه که بدان ریشخند مى کردند بدیشان خواهد رسید (۶)

أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ ﴿۷﴾مگر در زمین ننگریسته‏ اند که چه قدر در آن از هر گونه جفتهاى زیبا رویانیده‏ ایم (۷)

إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۸﴾قطعا در این [هنرنمایى] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان‏ آورنده نیستند (۸)

وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۹﴾و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ ناپذیر مهربان است (۹)

وَإِذْ نَادَى رَبُّکَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۱۰﴾و [یاد کن] هنگامى را که پروردگارت موسى را ندا درداد که به سوى قوم ستمکار برو (۱۰)

قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا یَتَّقُونَ ﴿۱۱﴾قوم فرعون آیا پروا ندارند (۱۱)

قَالَ رَبِّ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ ﴿۱۲﴾گفت پروردگارا مى‏ ترسم مرا تکذیب کنند (۱۲)

وَیَضِیقُ صَدْرِی وَلَا یَنْطَلِقُ لِسَانِی فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ ﴿۱۳﴾و سینه‏ ام تنگ مى‏ گردد و زبانم باز نمى ‏شود پس به سوى هارون بفرست (۱۳)

وَلَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ یَقْتُلُونِ ﴿۱۴﴾و [از طرفى] آنان بر [گردن] من خونى دارند و مى‏ ترسم مرا بکشند (۱۴)

قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَا إِنَّا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ ﴿۱۵﴾فرمود نه چنین نیست نشانه‏ هاى ما را [براى آنان] ببرید که ما با شما شنونده‏ ایم (۱۵)

فَأْتِیَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶﴾پس به سوى فرعون بروید و بگویید ما پیامبر پروردگار جهانیانیم (۱۶) أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ

﴿۱۷﴾فرزندان اسرائیل را با ما بفرست (۱۷) قَالَ أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ

﴿۱۸﴾[فرعون] گفت آیا تو را از کودکى در میان خود نپروردیم و سالیانى چند از عمرت را پیش ما نماندى (۱۸)

وَفَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿۱۹﴾و [سرانجام] کار خود را کردى و تو از ناسپاسانى (۱۹)

قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّینَ ﴿۲۰﴾گفت آن را هنگامى مرتکب شدم که از گمراهان بودم (۲۰)

فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْمًا وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿۲۱﴾و چون از شما ترسیدم از شما گریختم تا پروردگارم به من دانش بخشید و مرا از پیامبران قرار داد (۲۱)

وَتِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَیَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۲۲﴾و [آیا] اینکه فرزندان اسرائیل را بنده [خود] ساخته‏ اى نعمتى است که منتش را بر من مى ‏نهى (۲۲)

قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿۲۳﴾فرعون گفت و پروردگار جهانیان چیست (۲۳)

قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ ﴿۲۴﴾گفت پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است‏اگر اهل یقین باشید (۲۴)

قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿۲۵﴾[فرعون] به کسانى که پیرامونش بودند گفت آیا نمى ‏شنوید (۲۵)

قَالَ رَبُّکُمْ وَرَبُّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿۲۶﴾[موسى دوباره] گفت پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شما (۲۶)

قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿۲۷﴾[فرعون] گفت واقعا این پیامبرى که به سوى شما فرستاده شده سخت دیوانه است (۲۷)

قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲۸﴾[موسى] گفت پروردگار خاور و باختر و آنچه میان آن دو است‏اگر تعقل کنید (۲۸)

قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَیْرِی لَأَجْعَلَنَّکَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ ﴿۲۹﴾[فرعون] گفت اگر خدایى غیر از من اختیار کنى قطعا تو را از [جمله] زندانیان خواهم ساخت (۲۹)

قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکَ بِشَیْءٍ مُبِینٍ ﴿۳۰﴾گفت گر چه براى تو چیزى آشکار بیاورم (۳۰)

قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۳۱﴾گفت اگر راست مى‏ گویى آن را بیاور (۳۱)

فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ ﴿۳۲﴾پس عصاى خود بیفکند و بناگاه آن اژدرى نمایان شد (۳۲)

وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ ﴿۳۳﴾و دستش را بیرون کشید و بناگاه آن براى تماشاگران سپید مى ‏نمود (۳۳)

قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿۳۴﴾[فرعون] به سرانى که پیرامونش بودند گفت واقعا این ساحرى بسیار داناست (۳۴)

یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿۳۵﴾مى‏ خواهد با سحر خود شما را از سرزمینتان بیرون کند اکنون چه راى مى‏ دهید (۳۵)

قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿۳۶﴾گفتند او و برادرش را در بند دار و گردآورندگان را به شهرها بفرست (۳۶)

یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَحَّارٍ عَلِیمٍ ﴿۳۷﴾تا هر ساحر ماهرى را نزد تو بیاورند (۳۷)

فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِیقَاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿۳۸﴾پس ساحران براى موعد روزى معلوم گردآورى شدند (۳۸)

وَقِیلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ ﴿۳۹﴾و به توده مردم گفته شد آیا شما هم جمع خواهید شد (۳۹)

لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ کَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿۴۰﴾بدین امید که اگر ساحران غالب شدند از آنان پیروى کنیم (۴۰)

فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ﴿۴۱﴾و چون ساحران پیش فرعون آمدند گفتند آیا اگر ما غالب آییم واقعا براى ما مزدى خواهد بود (۴۱)

قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ إِذًا لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿۴۲﴾گفت آرى و در آن صورت شما حتما از [زمره] مقربان خواهید شد (۴۲)

قَالَ لَهُمْ مُوسَى أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ ﴿۴۳﴾موسى به آنان گفت آنچه را شما مى‏ اندازید بیندازید (۴۳)

فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِیَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ﴿۴۴﴾پس ریسمانها و چوبدستى‏ هایشان را انداختند و گفتند به عزت فرعون که ما حتما پیروزیم (۴۴)

فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿۴۵﴾پس موسى عصایش را انداخت و بناگاه هر چه را به دروغ برساخته بودند بلعید (۴۵)

فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿۴۶﴾در نتیجه ساحران به حالت‏ سجده درافتادند (۴۶)

قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۴۷﴾گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم (۴۷)

رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿۴۸﴾پروردگار موسى و هارون (۴۸)

قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۴۹﴾گفت [آیا] پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید قطعا او همان بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است به زودى خواهید دانست‏ حتما دستها و پاهاى شما را از چپ و راست‏ خواهم برید و همه‏ تان را به دار خواهم آویخت (۴۹)

قَالُوا لَا ضَیْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ ﴿۵۰﴾گفتند باکى نیست ما روى به سوى پروردگار خود مى ‏آوریم (۵۰)

إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَایَانَا أَنْ کُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۵۱﴾ما امیدواریم که پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشاید [چرا] که نخستین ایمان‏ آورندگان بودیم (۵۱)

وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ ﴿۵۲﴾و به موسى وحى کردیم که بندگان مرا شبانه حرکت ده زیرا شما مورد تعقیب قرار خواهید گرفت (۵۲)

فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿۵۳﴾پس فرعون ماموران جمع‏آورى [خود را] به شهرها فرستاد (۵۳)

إِنَّ هَؤُلَاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِیلُونَ ﴿۵۴﴾[و گفت] اینها عده‏ اى ناچیزند (۵۴)

وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ﴿۵۵﴾و راستى آنها ما را بر سر خشم آورده‏ اند (۵۵)

وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَاذِرُونَ ﴿۵۶﴾و[لى] ما همگى به حال آماده‏ باش درآمده‏ ایم (۵۶)

فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۵۷﴾سرانجام ما آنان را از باغستانها و چشمه ‏سارها (۵۷)

وَکُنُوزٍ وَمَقَامٍ کَرِیمٍ ﴿۵۸﴾و گنجینه ‏ها و جایگاه ‏هاى پر ناز و نعمت بیرون کردیم (۵۸)

کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۵۹﴾[اراده ما] چنین بود و آن [نعمتها] را به فرزندان اسرائیل میراث دادیم (۵۹)

فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِینَ ﴿۶۰﴾پس هنگام برآمدن آفتاب آنها را تعقیب کردند (۶۰)

فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ ﴿۶۱﴾چون دو گروه همدیگر را دیدند یاران موسى گفتند ما قطعا گرفتار خواهیم شد (۶۱)

قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿۶۲﴾گفت چنین نیست زیرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمایى خواهد کرد (۶۲) فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ ﴿۶۳﴾پس به موسى وحى کردیم با عصاى خود بر این دریا بزن تا از هم شکافت و هر پاره‏ اى همچون کوهى سترگ بود (۶۳) وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِینَ ﴿۶۴﴾و دیگران را بدانجا نزدیک گردانیدیم (۶۴) وَأَنْجَیْنَا مُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِینَ ﴿۶۵﴾و موسى و همه کسانى را که همراه او بودند نجات دادیم (۶۵) ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿۶۶﴾آنگاه دیگران را غرق کردیم (۶۶) إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۶۷﴾مسلما در این [واقعه] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمان‏ آورنده نبودند (۶۷) وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۶۸﴾و قطعا پروردگار تو همان شکست‏ ناپذیر مهربان است (۶۸) وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِیمَ ﴿۶۹﴾و بر آنان گزارش ابراهیم را بخوان (۶۹) إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ﴿۷۰﴾آنگاه که به پدر خود و قومش گفت چه مى ‏پرستید (۷۰) قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاکِفِینَ ﴿۷۱﴾گفتند بتانى را مى ‏پرستیم و همواره ملازم آنهاییم (۷۱) قَالَ هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ إِذْ تَدْعُونَ ﴿۷۲﴾گفت آیا وقتى دعا مى ‏کنید از شما مى ‏شنوند (۷۲) أَوْ یَنْفَعُونَکُمْ أَوْ یَضُرُّونَ ﴿۷۳﴾یا به شما سود یا زیان مى ‏رسانند (۷۳) قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا کَذَلِکَ یَفْعَلُونَ ﴿۷۴﴾گفتند نه بلکه پدران خود را یافتیم که چنین میکردند (۷۴) قَالَ أَفَرَأَیْتُمْ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿۷۵﴾گفت آیا در آنچه مى ‏پرستیده‏ اید تامل کرده‏ اید (۷۵) أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمُ الْأَقْدَمُونَ ﴿۷۶﴾شما و پدران پیشین شما (۷۶) فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِی إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِینَ ﴿۷۷﴾قطعا همه آنها جز پروردگار جهانیان دشمن منند (۷۷) الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ ﴿۷۸﴾آن کس که مرا آفریده و همو راهنماییم مى ‏کند (۷۸) وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ ﴿۷۹﴾و آن کس که او به من خوراک مى‏ دهد و سیرابم مى‏ گرداند (۷۹) وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ ﴿۸۰﴾و چون بیمار شوم او مرا درمان مى ‏بخشد (۸۰) وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ ﴿۸۱﴾و آن کس که مرا مى‏ میراند و سپس زنده‏ ام مى‏ گرداند (۸۱) وَالَّذِی أَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ ﴿۸۲﴾و آن کس که امید دارم روز پاداش گناهم را بر من ببخشاید (۸۲) رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ ﴿۸۳﴾پروردگارا به من دانش عطا کن و مرا به صالحان ملحق فرماى (۸۳) وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ ﴿۸۴﴾و براى من در [میان] آیندگان آوازه نیکو گذار (۸۴) وَاجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ ﴿۸۵﴾و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان (۸۵) وَاغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّینَ ﴿۸۶﴾و بر پدرم ببخشاى که او از گمراهان بود (۸۶) وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ ﴿۸۷﴾و روزى که [مردم] برانگیخته مى ‏شوند رسوایم مکن (۸۷) یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿۸۸﴾روزى که هیچ مال و فرزندى سود نمى‏ دهد (۸۸) إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿۸۹﴾مگر کسى که دلى پاک به سوى خدا بیاورد (۸۹) وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ ﴿۹۰﴾و [آن روز] بهشت براى پرهیزگاران نزدیک مى‏ گردد (۹۰) وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِلْغَاوِینَ ﴿۹۱﴾و جهنم براى گمراهان نمودار مى ‏شود (۹۱) وَقِیلَ لَهُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿۹۲﴾و به آنان گفته مى ‏شود آنچه جز خدا مى ‏پرستیدید کجایند (۹۲) مِنْ دُونِ اللَّهِ هَلْ یَنْصُرُونَکُمْ أَوْ یَنْتَصِرُونَ ﴿۹۳﴾آیا یاریتان مى کنند یا خود را یارى مى‏ دهند (۹۳) فَکُبْکِبُوا فِیهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ ﴿۹۴﴾پس آنها و همه گمراهان در آن [آتش] افکنده مى ‏شوند (۹۴) وَجُنُودُ إِبْلِیسَ أَجْمَعُونَ ﴿۹۵﴾و [نیز] همه سپاهیان ابلیس (۹۵) قَالُوا وَهُمْ فِیهَا یَخْتَصِمُونَ ﴿۹۶﴾آنها در آنجا با یکدیگر ستیزه مى کنند [و] مى‏ گویند (۹۶) تَاللَّهِ إِنْ کُنَّا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۹۷﴾سوگند به خدا که ما در گمراهى آشکارى بودیم (۹۷) إِذْ نُسَوِّیکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۹۸﴾آنگاه که شما را با پروردگار جهانیان برابر میکردیم (۹۸) وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ ﴿۹۹﴾و جز تباهکاران ما را گمراه نکردند (۹۹) فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِینَ ﴿۱۰۰﴾در نتیجه شفاعتگرانى نداریم (۱۰۰) وَلَا صَدِیقٍ حَمِیمٍ ﴿۱۰۱﴾و نه دوستى نزدیک (۱۰۱) فَلَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۰۲﴾و اى کاش که بازگشتى براى ما بود و از مؤمنان مى ‏شدیم (۱۰۲) إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۰۳﴾حقا در این [سرگذشت درس] عبرتى است و[لى] بیشترشان مؤمن نبودند (۱۰۳) وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۰۴﴾و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ ناپذیر مهربان است (۱۰۴) کَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۰۵﴾قوم نوح پیامبران را تکذیب کردند (۱۰۵) إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۰۶﴾چون برادرشان نوح به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۰۶) إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۰۷﴾من براى شما فرستاده‏ اى در خور اعتمادم (۱۰۷) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۰۸﴾از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۰۸) وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۰۹﴾و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى ‏کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۰۹) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۱۰﴾پس از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۱۰) قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَکَ وَاتَّبَعَکَ الْأَرْذَلُونَ ﴿۱۱۱﴾گفتند آیا به تو ایمان بیاوریم و حال آنکه فرومایگان از تو پیروى کرده‏ اند (۱۱۱) قَالَ وَمَا عِلْمِی بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۱۱۲﴾[نوح] گفت به [جزئیات] آنچه میکرده‏ اند چه آگاهى دارم (۱۱۲) إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَى رَبِّی لَوْ تَشْعُرُونَ ﴿۱۱۳﴾حسابشان اگر درمى‏ یابید جز با پروردگارم نیست (۱۱۳) وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۴﴾و من طردکننده مؤمنان نیستم (۱۱۴) إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿۱۱۵﴾من جز هشداردهنده‏ اى آشکار [بیش] نیستم (۱۱۵) قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یَا نُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ ﴿۱۱۶﴾گفتند اى نوح اگر دست برندارى قطعا از [جمله] سنگسارشدگان خواهى بود (۱۱۶) قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِی کَذَّبُونِ ﴿۱۱۷﴾گفت پروردگارا قوم من مرا تکذیب کردند (۱۱۷) فَافْتَحْ بَیْنِی وَبَیْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِی وَمَنْ مَعِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۸﴾میان من و آنان فیصله ده و من و هر کس از مؤمنان را که با من است نجات بخش (۱۱۸) فَأَنْجَیْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿۱۱۹﴾پس او و هر که را در آن کشتى آکنده با او بود رهانیدیم (۱۱۹) ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِینَ ﴿۱۲۰﴾آنگاه باقى‏ ماندگان را غرق کردیم (۱۲۰) إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۲۱﴾قطعا در این [ماجرا درس] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمان‏ آورنده نبودند (۱۲۱) وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۲۲﴾و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ ناپذیر مهربان است (۱۲۲) کَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۲۳﴾عادیان پیامبران [خدا] را تکذیب کردند (۱۲۳) إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۲۴﴾آنگاه که برادرشان هود به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۲۴) إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۲۵﴾من براى شما فرستاده‏ اى در خور اعتمادم (۱۲۵) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۲۶﴾از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۲۶) وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۲۷﴾و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى ‏کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۲۷) أَتَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ ﴿۱۲۸﴾آیا بر هر تپه‏ اى بنایى مى‏ سازید که [در آن] دست به بیهوده‏ کارى زنید (۱۲۸) وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ ﴿۱۲۹﴾و کاخهاى استوار مى‏ گیرید به امید آنکه جاودانه بمانید (۱۲۹) وَإِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ ﴿۱۳۰﴾و چون حمله‏ور مى ‏شوید [چون] زورگویان حمله‏ور مى ‏شوید (۱۳۰) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۳۱﴾پس از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (۱۳۱) وَاتَّقُوا الَّذِی أَمَدَّکُمْ بِمَا تَعْلَمُونَ ﴿۱۳۲﴾و از آن کس که شما را به آنچه میدانید مدد کرد پروا دارید (۱۳۲) أَمَدَّکُمْ بِأَنْعَامٍ وَبَنِینَ ﴿۱۳۳﴾شما را به [دادن] دامها و پسران مدد کرد (۱۳۳) وَجَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۱۳۴﴾و به [دادن] باغها و چشمه ‏ساران (۱۳۴) إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۳۵﴾من از عذاب روزى هولناک بر شما مى‏ ترسم (۱۳۵) قَالُوا سَوَاءٌ عَلَیْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُنْ مِنَ الْوَاعِظِینَ ﴿۱۳۶﴾گفتند خواه اندرز دهى و خواه از اندرزدهندگان نباشى براى ما یکسان است (۱۳۶) إِنْ هَذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۳۷﴾این جز شیوه پیشینیان نیست (۱۳۷) وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿۱۳۸﴾و ما عذاب نخواهیم شد (۱۳۸) فَکَذَّبُوهُ فَأَهْلَکْنَاهُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۳۹﴾پس تکذیبش کردند و هلاکشان کردیم قطعا در این [ماجرا درس] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمان‏ آورنده نبودند (۱۳۹) وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۴۰﴾و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ ناپذیر مهربان است (۱۴۰) کَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۴۱﴾ثمودیان پیامبران [خدا] را تکذیب کردند (۱۴۱) إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۴۲﴾آنگاه که برادرشان صالح به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۴۲) إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۴۳﴾من براى شما فرستاده‏ اى در خور اعتمادم (۱۴۳) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۴۴﴾از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۴۴) وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۴۵﴾و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى ‏کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۴۵) أَتُتْرَکُونَ فِی مَا هَاهُنَا آمِنِینَ ﴿۱۴۶﴾آیا شما را در آنچه اینجا دارید آسوده رها مى کنند (۱۴۶) فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۱۴۷﴾در باغها و در کنار چشمه ‏ساران (۱۴۷) وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِیمٌ ﴿۱۴۸﴾و کشتزارها و خرمابنانى که شکوفه ‏هایشان لطیف است (۱۴۸) وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا فَارِهِینَ ﴿۱۴۹﴾و هنرمندانه براى خود از کوهها خانه ‏هایى مى‏ تراشید (۱۴۹) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۵۰﴾از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (۱۵۰) وَلَا تُطِیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِینَ ﴿۱۵۱﴾و فرمان افراطگران را پیروى مکنید (۱۵۱) الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ ﴿۱۵۲﴾آنان که در زمین فساد مى کنند و اصلاح نمى کنند (۱۵۲) قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿۱۵۳﴾گفتند قطعا تو از افسون‏شدگانى (۱۵۳) مَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا فَأْتِ بِآیَةٍ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۱۵۴﴾تو جز بشرى مانند ما [بیش] نیستى اگر راست مى‏ گویى معجزه ‏اى بیاور (۱۵۴) قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَهَا شِرْبٌ وَلَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿۱۵۵﴾گفت این ماده‏ شترى است که نوبتى از آب او راست و روزى معین نوبت آب شماست (۱۵۵) وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۵۶﴾و به آن گزندى مرسانید که عذاب روزى هولناک شما را فرو مى‏ گیرد (۱۵۶) فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِینَ ﴿۱۵۷﴾پس آن را پى کردند و پشیمان گشتند (۱۵۷) فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۵۸﴾آنگاه آنان را عذاب فرو گرفت قطعا در این [ماجرا] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان‏ آورنده نبودند (۱۵۸) وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۵۹﴾و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ ناپذیر مهربان است (۱۵۹) کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۶۰﴾قوم لوط فرستادگان را تکذیب کردند (۱۶۰) إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۶۱﴾آنگاه برادرشان لوط به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۶۱) إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۶۲﴾من براى شما فرستاده‏ اى در خور اعتمادم (۱۶۲) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۶۳﴾از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (۱۶۳) وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶۴﴾و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى ‏کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۶۴) أَتَأْتُونَ الذُّکْرَانَ مِنَ الْعَالَمِینَ ﴿۱۶۵﴾آیا از میان مردم جهان با مردها در مى ‏آمیزید (۱۶۵) وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ ﴿۱۶۶﴾و آنچه را پروردگارتان از همسرانتان براى شما آفریده وامى‏ گذارید [نه] بلکه شما مردمى تجاوزکارید (۱۶۶) قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یَا لُوطُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِینَ ﴿۱۶۷﴾گفتند اى لوط اگر دست برندارى قطعا از اخراج‏شدگان خواهى بود (۱۶۷) قَالَ إِنِّی لِعَمَلِکُمْ مِنَ الْقَالِینَ ﴿۱۶۸﴾گفت به راستى من دشمن کردار شمایم (۱۶۸) رَبِّ نَجِّنِی وَأَهْلِی مِمَّا یَعْمَلُونَ ﴿۱۶۹﴾پروردگارا مرا و کسان مرا از آنچه انجام مى‏ دهند رهایى بخش (۱۶۹) فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِینَ ﴿۱۷۰﴾پس او و کسانش را همگى رهانیدیم (۱۷۰) إِلَّا عَجُوزًا فِی الْغَابِرِینَ ﴿۱۷۱﴾جز پیرزنى که از باقى‏ ماندگان [در خاکستر آتش] بود (۱۷۱) ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ ﴿۱۷۲﴾سپس دیگران را سخت هلاک کردیم (۱۷۲) وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ مَطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ ﴿۱۷۳﴾و بر [سر] آنان بارانى [از آتش گوگرد] فرو ریختیم و چه بد بود باران بیم‏ داده‏ شدگان (۱۷۳) إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۷۴﴾قطعا در این [عقوبت] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان‏ آورنده نبودند (۱۷۴) وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۷۵﴾و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ ناپذیر مهربان است (۱۷۵) کَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَیْکَةِ الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۷۶﴾اصحاب ایکه فرستادگان را تکذیب کردند (۱۷۶) إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَیْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾آنگاه که شعیب به آنان گفت آیا پروا ندارید (۱۷۷) إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿۱۷۸﴾من براى شما فرستاده‏ اى در خور اعتمادم (۱۷۸) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۱۷۹﴾از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (۱۷۹) وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۸۰﴾و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى ‏کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (۱۸۰) أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ ﴿۱۸۱﴾پیمانه را تمام دهید و از کم‏فروشان مباشید (۱۸۱) وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ﴿۱۸۲﴾و با ترازوى درست بسنجید (۱۸۲) وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿۱۸۳﴾و از ارزش اموال مردم مکاهید و در زمین سر به فساد بر مدارید (۱۸۳) وَاتَّقُوا الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۸۴﴾و از آن کس که شما و خلق [انبوه] گذشته را آفریده است پروا کنید (۱۸۴) قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿۱۸۵﴾گفتند تو واقعا از افسون‏شدگانى (۱۸۵) وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّکَ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿۱۸۶﴾و تو جز بشرى مانند ما [بیش] نیستى و قطعا تو را از دروغگویان مى‏ دانیم (۱۸۶) فَأَسْقِطْ عَلَیْنَا کِسَفًا مِنَ السَّمَاءِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۱۸۷﴾پس اگر از راستگویانى پاره‏ اى از آسمان بر [سر] ما بیفکن (۱۸۷) قَالَ رَبِّی أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۸۸﴾[شعیب] گفت پروردگارم به آنچه مى ‏کنید داناتر است (۱۸۸) فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ یَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ کَانَ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۱۸۹﴾پس او را تکذیب کردند و عذاب روز ابر [آتشبار] آنان را فرو گرفت به راستى آن عذاب روزى هولناک بود (۱۸۹) إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۹۰﴾قطعا در این [عقوبت درس] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان آورنده نبودند (۱۹۰) وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۱۹۱﴾و در حقیقت پروردگار تو همان شکست‏ ناپذیر مهربان است (۱۹۱) وَإِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۹۲﴾و راستى که این [قرآن] وحى پروردگار جهانیان است (۱۹۲) نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ ﴿۱۹۳﴾روح الامین آن را بر دلت نازل کرد (۱۹۳) عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ ﴿۱۹۴﴾تا از [جمله] هشداردهندگان باشى (۱۹۴) بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ ﴿۱۹۵﴾به زبان عربى روشن (۱۹۵) وَإِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۹۶﴾و [وصف] آن در کتابهاى پیشینیان آمده است (۱۹۶) أَوَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ آیَةً أَنْ یَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۱۹۷﴾آیا براى آنان این خود دلیلى روشن نیست که علماى بنى‏ اسرائیل از آن اطلاع دارند (۱۹۷) وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ ﴿۱۹۸﴾و اگر آن را بر برخى از غیر عرب زبانان نازل میکردیم (۱۹۸) فَقَرَأَهُ عَلَیْهِمْ مَا کَانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۹۹﴾و پیامبر آن را برایشان مى‏ خواند به آن ایمان نمى ‏آوردند (۱۹۹) کَذَلِکَ سَلَکْنَاهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿۲۰۰﴾این گونه در دلهاى گناهکاران [انکار را] راه مى‏ دهیم (۲۰۰) لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿۲۰۱﴾که به آن نگروند تا عذاب پردرد را ببینند (۲۰۱) فَیَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۲۰۲﴾که به طور ناگهانى در حالى که بى‏ خبرند بدیشان برسد (۲۰۲) فَیَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ ﴿۲۰۳﴾و بگویند آیا مهلت‏ خواهیم یافت (۲۰۳) أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿۲۰۴﴾پس آیا عذاب ما را به شتاب مى‏ خواهند (۲۰۴) أَفَرَأَیْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِینَ ﴿۲۰۵﴾مگر نمى‏ دانى که اگر سالها آنان را برخوردار کنیم (۲۰۵) ثُمَّ جَاءَهُمْ مَا کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿۲۰۶﴾و آنگاه آنچه که [بدان] بیم داده مى ‏شوند بدیشان برسد (۲۰۶) مَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یُمَتَّعُونَ ﴿۲۰۷﴾آنچه از آن برخوردار مى ‏شدند به کارشان نمى ‏آید [و عذاب را از آنان دفع نمى ‏کند] (۲۰۷) وَمَا أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ ﴿۲۰۸﴾و هیچ شهرى را هلاک نکردیم مگر آنکه براى آن هشداردهندگانى بود (۲۰۸) ذِکْرَى وَمَا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿۲۰۹﴾[تا آنان را] تذکر [دهند] و ما ستمکار نبوده‏ ایم (۲۰۹) وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّیَاطِینُ ﴿۲۱۰﴾و شیطانها آن را فرود نیاورده‏ اند (۲۱۰) وَمَا یَنْبَغِی لَهُمْ وَمَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿۲۱۱﴾و آنان را نسزد و نمى‏ توانند [وحى کنند] (۲۱۱) إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿۲۱۲﴾در حقیقت آنها از شنیدن معزول [و محروم]اند (۲۱۲) فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَکُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِینَ ﴿۲۱۳﴾پس با خدا خداى دیگر مخوان که از عذاب‏شدگان خواهى شد (۲۱۳) وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ ﴿۲۱۴﴾و خویشان نزدیکت را هشدار ده (۲۱۴) وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۲۱۵﴾و براى آن مؤمنانى که تو را پیروى کرده‏ اند بال خود را فرو گستر (۲۱۵) فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۲۱۶﴾و اگر تو را نافرمانى کردند بگو من از آنچه مى ‏کنید بیزارم (۲۱۶) وَتَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿۲۱۷﴾و بر [خداى] عزیز مهربان توکل کن (۲۱۷) الَّذِی یَرَاکَ حِینَ تَقُومُ ﴿۲۱۸﴾آن کس که چون [به نماز] برمى ‏خیزى تو را مى ‏بیند (۲۱۸) وَتَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ ﴿۲۱۹﴾و حرکت تو را در میان سجده‏ کنندگان [مى ‏نگرد] (۲۱۹) إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۲۲۰﴾او همان شنواى داناست (۲۲۰) هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ ﴿۲۲۱﴾آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسى فرود مى ‏آیند (۲۲۱) تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ﴿۲۲۲﴾بر هر دروغزن گناهکارى فرود مى ‏آیند (۲۲۲) یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ ﴿۲۲۳﴾که [دزدانه] گوش فرا مى دارند و بیشترشان دروغگویند (۲۲۳) وَالشُّعَرَاءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿۲۲۴﴾و شاعران را گمراهان پیروى مى کنند (۲۲۴) أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ ﴿۲۲۵﴾آیا ندیده‏ اى که آنان در هر وادیى سرگردانند (۲۲۵) وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ ﴿۲۲۶﴾و آنانند که چیزهایى مى‏ گویند که انجام نمى‏ دهند (۲۲۶) إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ ﴿۲۲۷﴾مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفته‏ اند یارى خواسته‏ اند و کسانى که ستم کرده‏ اند به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت (۲۲۷)

 

نام سوره های قرآن کریم! یعنی اسامی ۱۱۴ سوره 

 

الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.یونس ۱۱.هود ۱۲.یوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهیم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الکهف ۱۹.مریم ۲۰.طه ۲۱.الأنبیاء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنکبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.یس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثیة ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاریات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحدید ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحریم ۶۷.الملک ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القیامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التکویر ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففین ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشیة ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.اللیل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التین ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البینة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العادیات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التکاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفیل ۱۰۶.قریش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الکوثر ۱۰۹.الکافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس.


 


سه سرویس وبلاگدهی دقیقاً مشابه یکدیگر!

اشکان ارشادی از کرمانشاه 

قبلاً هم با چنین سرویس‌های وبلاگدهی مواجه می شدم که اغلب کپی از روی یکدیگر هستند! ولی این یکی واقعاً جالب توجه تر است.!

چندوقت پیش شخصی گفت : فارسی بلاگ یک کپی با کمی تغییر در ظواهر و غیره و ذلک از روی بلاگ بیان است. حال من مدتی هست که در برخی از سرویس‌های وبلاگی ، وب باز می‌کنم و متوجه شدم که :

ناجی بلاگ و رویا بلاگ دقیقاً در محیط ورود و داخل پنل کاربری همانند فارسی بلاگ هستند بدون کوچکترین تغییری!

توجه کنید :

 

فارسی بلاگ 

http://www.ashkhani.farsiblog.com

 

ناجی بلاگ 

http://www.ashkhani.najiblog.ir

 

رویا بلاگ 

http://ashkhani.royablog.ir

 

 

محیط داخل یعنی پنل کاربری دقیقاً مشابه یکدیگر است. من خودم امسال با ناجی بلاگ و رویابلاگ آشنا شدم و فارسی بلاگ را از سه یا چهار سال قبل می شناسم و بارها در آن وب زده‌ام و حذف کرده‌ام. فارسی بلاگ یکبار من را مسدود کرد و به مدت یکسال نتوانستم بنویسم. حادثهٔ تلخی بود.

 

 


چند پلتفرم برای نوشتن ، شبیه به ویرگول!

جمع‌آوری : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

یونویس 

پلتفرمی برای نوشتن است. که بسیار شبیه به ویرگول است.

http://www.unevis.ir 

 

اُمیگو 

http://www.omigo.ir

 

سایت پروفایل 

http://www.profile.ir 

 

ویرگول 

http://www.virgool.io

 

 


لیستی از سرویس‌های وبلاگ دهی داخلی!

جمع‌آوری : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

لیستی کامل از سرویس‌های وبلاگ دهی  داخلی ، به انضمام وبلاگ دهی های خارجی که در پایان خواهد آمد. اکثر وبلاگ دهی های خارجی عدم دسترسی دارند و باید با نرم‌افزارهای موسوم به فیلترشکن وارد آن شد. که توصیه نمی گردد.! 

از میان اینهمه سرویس‌های وبلاگدهی تنها چند عدد از آنها واقعا پرکاربرد هستند. متأسفانه برخی نیز با اجباراتی بر کاربران ، از اهمیت و رونق و اعتماد کاربران افتاده اند. فعلا بهترین سرویس بیان بلاگ است و همچنین بخش‌های زیادی برای خرید نیز گذاشته است که بسیار کاربردی اند و این امکانات برای خرید ، جدا از امکانات اختیاری و رایگان است. 

 

بیان 

blog.ir

 

بلاگفا

blogfa.com

 

آوا بلاگ 

avablog.ir

 

بلاگ اسکای

blogsky.com

 

پارسی بلاگ 

parsiblog.com

 

رزبلاگ 

rozblog.com

 

نصر بلاگ 

nasrblog.ir

 

دی بلاگ 

deyblog.ir

 

اُل بلاگ یا آل بلاگ ، همان همه بلاگ 

allblog.ir

 

آرام بلاگ

aramblog.ir


بیگ سایت

bigsite.ir


بلاگ راز

blograz.ir


بلاگ سازان

blogsazan.com


فام بلاگ

famblog.ir


فارسی بلاگ

farsiblog.com


آی اس بلاگ

isblog.ir


کوثر بلاگ

kowsarblog.ir


لیمو بلاگ

limoblog.ir


لاگر

loger.ir


لوکس بلاگ

loxblog.com


مونو بلاگ

monoblog.ir


نیلو بلاگ

niloblog.com


راحت بلاگ

rahatblog.ir


راتا بلاگ

ratablog.com


سامن بلاگ ، ثامن بلاگ 

samenblog.com


شاپ لاگر

shoplogger.ir


تبیان (تبلاگ)

teblog.tebyan.net


تاینی سایت

tinysite.ir


تون بلاگ

toonblog.ir

 

وی سی پی

vcp.ir


ویا بلاگ

viablog.ir


بلاگیکس

blogix.ir


تک بلاگ

takblog.net


نی نی وبلاگ

niniweblog.com


کوثر بالگ

kowsarblog.ir


مهدی بلاگ

mahdiblog.com


آزاد بلاگ

azadblog.com


بلاگ ساید

blogside.ir

 

وی سی پی

vcp.ir


ویا بلاگ

viablog.ir


بلاگیکس

blogix.ir


تک بلاگ

takblog.net


نی نی وبلاگ

niniweblog.com


کوثر بلاگ

kowsarblog.ir


مهدی بلاگ

mahdiblog.com


آزاد بلاگ

azadblog.com


بلاگ ساید

blogside.ir

 

و آرزوبلاق 


اشکان ارشادی از کرمانشاه.

آدرس ایمیل ashkhanimanam@gmail.com

 

من در اکثر این سرویس‌های معرفی شده، وب دارم. خواستید تا با مبلغی ناچیز پیوندتان کنم.

 

 


عربی پایهٔ هفتم

درس عربی در شش سال از دورهٔ تحصیلی تدریس می‌شود که اکنون من از پایهٔ هفتم شروع می‌کنم و به مرور جلو می رویم.

 

عربی هفتم شامل ده درس است که از درس اول شروع می کنیم و امیدست تا بعداز آن از کتب عربی های قدیم یعنی دورهٔ خودم نیز برای تدریس برگزینم. همچنین مطالبی کابردی و خارج از تدریس کتاب درسی نیز بهره ببریم.

 

توجه: انشاءالله اینها را تجمیع می‌کنم و در کتابی جداگانه ارائه می دهم! 

 

الدَرسُ الاوَلُ: قیمَهُ العِلمِ وَ نورُ الکَلامِ و کَنزُ الکُنوزِ
🔸الدَرسُ الثّانی: جَواهِرُ الکَلامِ و کُنوزُ الحِکَمِ وَ کَنزُ النَصیحهُ وَ الحِکَمُ النافِعهُ و المَواعِظُ العَدَدیهُ
🔸الدَرسُ الثالِثُ: حِوارٌ بَینَ وَلَدَینِ
🔸الدَرسُ الرابِعُ: فِی السَوقِ
🔸الدَرسُ الخامِسُ: اَلجُمَلاتُ الذَهَبیهُ
🔸الدَرسُ السادِسُ: فِی الحُدودِ
🔸الدَرسُ السابِعُ: الُاّسرَهُ النّاجِحَهُ
🔸الدَرسُ الثامِنُ: زینَتُه الباطِنِ
🔸الدَرسُ التاسَعُ: اَلخلاصُ فِی العَمَلِ
🔸الدرس العاشِرُ: اَلایامُ وَ الفُصولُ وَ اَلَّالوانُ

 

شروع درس اول: 

الدَرسُ الاوَلُ: قیمَهُ العِلمِ وَ نورُ الکَلامِ و کَنزُ الکُنوزِ

درس اول : 

 

المُعجَم : واژگان 

لغات را ابتدا یاد می گیریم و یا حفظ می کنیم.!

 

 


دوال پا ، دقیقا دوال پایان کیستند و در چه سرزمینی بودند؟

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

۱. دوال پاها در مازندران بودند که مازندران شاهنامه با مازندران امروزی در شمال ایران یا مطابق است یا نه! 

مازندران از زمان تدوین شاهنامه ابومنصوری (۳۴۶_۳۳۹ ق) تا کنون ظاهرا بحث انگیزترین نام جغرافیایی شاهنامه بوده است. در مقدمه شاهنامه ابومنصوری پس از معرفی ایرانشهر و کشورهای پیرامون آن آمده است: «... و از چپ روم خاوریان دارند و مازندریان دارند، و مصر (۱) گویند از مازندران است. و این دیگر همه، ایران زمین است...»؛ نیز گوید: «و شام و یمن را مازندران خواندند، (۲) و عراق و کوهستان را سورستان خواندند» ( ریاحی، ۱۳۷۲، ص ۱۷۵). ملاحظه می شود که ابومنصور معمری، سرپرست علمی ادبی تدوین شاهنامه ابومنصوری و نویسنده مقدمه آن، نیز درباره محل مازندران دچار تردید بوده است. چون پس از دوره مغول ولایت طبرستان ایران را هم مازندران خوانده اند ابهام در مورد این نام بیشتر شده، چنان که بعضی طبرستان را مازندران شاهنامه پنداشته اند، بعضی هم شام یا بخش هایی از هند .(کریمان، ۱۳۷۵، بخش چهارم، ص ۱۴۱-۲۴۶).

مدارک و شواهد زیادی نیز هست که مازندران همین مازندران کنونی است. 

در شاهنامه آمل ، نزدیک مازندران است و مازندران تقریبا در حدود سیستان تا گرگساران قرار دارد.

سام از درگاه شاه آمل طبرستان به سیستان بازگشت و فرزند نوجوانش زال را به درگاهیان خویش سپرد و گفت که باید سوی گرگساران و مازندران لشکر بکشد:

چنین است فرمان هشیار شاه 

که لشکر همی راند باید به راه 

سوی گرگساران و مازندران

 همی راند خواهم سپاهی گران

 دل و جانم ایدر بماند همی 

مژه خون دل برفشاند همی

(ج ۱، ص ۱۷۹، ب ۲۲۳-۲۲۵؛ مسکو، ج ۱، ص ۱۵۲، ب ۲۴۶-۲۴۹) } (کتاب فرهنگ جغرافیای تاریخی شاهنامه مهدی سیدی فرخد صص۵۵۷ و ۵۵۸ و ۵۵۹)

 

توجه : گرگسار و سگسار در حدود سمنان و ترکمن صحرا و ترکمنستان احتمالا هستند. 

 

۲. مازندران توسط کیکاووس شاه ایران فتح می‌شود.

۳. دوال یعنی کمربند ، تسمه.

۴. دوال پاها کنایه از کسانی است که همانند انگل از جیب دیگری می خورند و به او عمری چسبیده اند. 

۵. 《دوال پاها موجودی هستند که در فرهنگ توده لرستان و ایلام و کردستان از آنها نام برده شده و معمولا در کنار رودخانه ها و بیشه ها زندگی می کنند و به بهانه ناتوانی در گذار از رود بر کول انسانی می نشیند با پاهای استخوان و چرمی شکل خود به دور انسان می پیچد و انسان را رها نمی کند.》(کتاب شناخت اساطیر ایران جان هینلز ص۱۷۳ ) دوال پای را می توان هم رده مالوق و ماسوق در روایات اسلامی نیز دانست. 

 

از زبان فردوسی بخوانید :

به شهری کجا سست پایان بدند

سواران پولادخایان بدند

هم آنکس که بودند پا از دوال

لقبشان چنین بود بسیار سال

بدان شهر بد شاه مازندران

هم آنجا دلیران و کندآوران

چو بشنید کز نزد کاووس شاه

فرستاده‌ای باهش آمد ز راه

پذیره شدن را سپاه گران

دلیران و شیران مازندران

ز لشکر یکایک همه برگزید

ازیشان هنر خواست کاید پدید

چنین گفت کامروز فرزانگی

جدا کرد نتوان ز دیوانگی

همه راه و رسم پلنگ آورید

سر هوشمندان به چنگ آورید

پذیره شدندش پر از چین به روی

سخنشان نرفت ایچ بر آرزوی

یکی دست بگرفت و بفشاردش

پی و استخوانها بیازاردش

نگشت ایچ فرهاد را روی زرد

نیامد برو رنج بسیار و درد

ببردند فرهاد را نزد شاه

ز کاووس پرسید و ز رنج راه

پس آن نامه بنهاد پیش دبیر

می و مشک انداخته پر حریر

چو آگه شد از رستم و کار دیو

پر از خون شدش دیده دل پرغریو

به دل گفت پنهان شود آفتاب

شب آید بود گاه آرام و خواب

ز رستم نخواهد جهان آرمید

نخواهد شدن نام او ناپدید

غمی گشت از ارژنگ و دیو سپید

که شد کشته پولاد غندی و بید

چو آن نامهٔ شاه یکسر بخواند

دو دیده به خون دل اندر نشاند

 

اصلا کل این قسمت را از ابتدا بخوانید :

 

یکی نامه‌ای بر حریر سپید

 

بدو اندرون چند بیم و امید

 

دبیری خرمند بنوشت خوب

 

پدید آورید اندرو زشت و خوب

 

نخست آفرین کرد بر دادگر

 

کزو دید پیدا به گیتی هنر

 

خرد داد و گردان سپهر آفرید

 

درشتی و تندی و مهر آفرید

 

به نیک و به بد دادمان دستگاه

 

خداوند گردنده خورشید و ماه

 

اگر دادگر باشی و پاک دین

 

ز هر کس نیابی به جز آفرین

 

وگر بدنشان باشی و بدکنش

 

ز چرخ بلند آیدت سرزنش

 

جهاندار اگر دادگر باشدی

 

ز فرمان او کی گذر باشدی

 

سزای تو دیدی که یزدان چه کرد

 

ز دیو و ز جادو برآورد گرد

 

کنون گر شوی آگه از روزگار

 

روان و خرد بادت آموزگار

 

همانجا بمان تاج مازندران

 

بدین بارگاه آی چون کهتران

 

که با چنگ رستم ندارید تاو

 

بده زود بر کام ما باژ و ساو

 

وگر گاه مازندران بایدت

 

مگر زین نشان راه بگشایدت

 

وگرنه چو ارژنگ و دیو سپید

 

دلت کرد باید ز جان ناامید

 

بخواند آن زمان شاه فرهاد را

 

گرایندهٔ تیغ پولاد را

 

گزین بزرگان آن شهر بود

 

ز بی‌کاری و رنج بی‌بهر بود

 

بدو گفت کاین نامهٔ پندمند

 

ببر سوی آن دیو جسته ز بند

 

چو از شاه بشنید فرهاد گرد

 

زمین را ببوسید و نامه ببرد

 

به شهری کجا سست پایان بدند

 

سواران پولادخایان بدند

 

هم آنکس که بودند پا از دوال

 

لقبشان چنین بود بسیار سال

 

بدان شهر بد شاه مازندران

 

هم آنجا دلیران و کندآوران

 

چو بشنید کز نزد کاووس شاه

 

فرستاده‌ای باهش آمد ز راه

 

پذیره شدن را سپاه گران

 

دلیران و شیران مازندران

 

ز لشکر یکایک همه برگزید

 

ازیشان هنر خواست کاید پدید

 

چنین گفت کامروز فرزانگی

 

جدا کرد نتوان ز دیوانگی

 

همه راه و رسم پلنگ آورید

 

سر هوشمندان به چنگ آورید

 

پذیره شدندش پر از چین به روی

 

سخنشان نرفت ایچ بر آرزوی

 

یکی دست بگرفت و بفشاردش

 

پی و استخوانها بیازاردش

 

نگشت ایچ فرهاد را روی زرد

 

نیامد برو رنج بسیار و درد

 

ببردند فرهاد را نزد شاه

 

ز کاووس پرسید و ز رنج راه

 

پس آن نامه بنهاد پیش دبیر

 

می و مشک انداخته پر حریر

 

چو آگه شد از رستم و کار دیو

 

پر از خون شدش دیده دل پرغریو

 

به دل گفت پنهان شود آفتاب

 

شب آید بود گاه آرام و خواب

 

ز رستم نخواهد جهان آرمید

 

نخواهد شدن نام او ناپدید

 

غمی گشت از ارژنگ و دیو سپید

 

که شد کشته پولاد غندی و بید

 

چو آن نامهٔ شاه یکسر بخواند

 

دو دیده به خون دل اندر نشاند


آیا چشم سوم حقیقت دارد؟ Üçüncü Göz Çakrası

 

Üçüncü Göz Çakrası

چشم سوم 

سومین چشم چاکرایی 

ترجمه‌هایی که الان یا در آینده به فارسی نوشته می‌شود ترجمه‌های من اشکان ارشادی از کرمانشاه است.

 

 

Üçüncü Göz Çakrası – AJNA

Vücudumuzda bulunan 7 temel enerji noktasının altıncısı olan üçüncü göz çakrası, ۶٫ Çakra ya da Sankritçe adıyla Ajna Çakra olarak bilinir. Sezgi, algı ve altıncı hissin merkezidir. Basiret gözü, gönül gözü, doğruları gören gözümüzdür. Doğru kararlar vermek, doğru düşünceler ve hissiyat bu çakranın konuları arasındadır.

Üçüncü göz çakrası yaşam boyu bize eşlik eden, iç sesimizi, kılavuz sesimizi daha somut şekilde duymamızı sağlar. Rüyalarımız, psişik güçlerimizi ve sezgilerimiz bu çakra ile ilintilidir. Altıncı çakra astral bedenimizi genişletir. Böylece çevremizde olan olayların enerji boyutunda algılamamızı ve anlamlandırmamızı sağlar. Yaşadıklarımızın, yaşanma sebebini anlamamızı, farkındalığımızı sağlar.

Beyin kan damar sistemimizden, kulak, göz ve sinüz gibi alanlardan, uyku merkezimizden ve rüyalardan bu çakra sorumludur. Altıncı çakra evrensel yaşam enerjisini toplayarak bedenimizdeki bu alanlara dağıtır.

 

Özellikleri

Ajna çakra, iki kaşımızın ortasında alın bölgemizde yerleşir. İki yapraklı nilüfer çiçeği ajna çakranın sembolüdür. Göz şeklindeki bu sembolün ortasında ters bir üçgen ve nefes/ses anlamına gelen aum işareti yer alır. Bu sembol, içimizden gelen tohum ses olarak nitelendirilir.

  • Altıncı Çakranın sankritçe adı ajnadır. Ajna, emreden komut veren anlamına gelmektedir. Üst benlikten alınan sinyaller burada komuta edilir.
  • Rengi içsel bilgeliğe atıf yapan indigo mavisidir. Çivit mavi olarak da geçer.  Maddi dünya ile manevi dünya arasında bağlantıyı sağlar.
  • Ajna’nın elementi ışıktır. Işık tüm duyularımızı harekete geçiren bir özelliğe sahiptir. Bilinmeyeni bilmemizi ve görünmeyeni görmemizi sağlar. Spritüel vizyon (uzak görüşlülük) tükenmeyen enerjisini bu element aracılığıyla toplar.
  • Ajna, beyin, kan damar sistemimizden sorumludur. Beyin üçüncü göz çakranın bedenimizdeki fiziksel merkezi gibidir. Epifiz bezi, gözlerimiz, kulak burun ve boğaz yolu, sinüsler, beyincik, soğancık bezi ve kafatası bu çakranın kontrolündedir. Melatonin hormonu enerjisini ajna çakra yoluyla yayar.
  • Uyku ve rüyaların merkezidir.
  • Şifalı taşlardan sodalit, Ametist, aventurin, Kristal Kuvars titreşimleri 6. Çakra ile uyumlu frekanslar yayar.

?Ajna Çakra Ne İşe Yarar

Üçüncü göz çakrasının rengi indigo mavisidir. İndigo renginin titreşimleri algılarımızı açar ve harekete geçirir ve sezgilerimizi güçlendirir. Ajna çakra, basiret gözümüzdür. Doğruları görebilmemizi ve bizim için iyi olana enerjisel boyutta karar verebilmemizi sağlar. Doğru işlere yönelme, yanlış karar ve insanlardan kendini koruma, ortamdaki negatif enerjileri algılayarak onlardan kaçınma, iş yaşamında, insan ilişkilerinde, duygusal ilişkilerde ve kararlarda bizim için sorun yaratabilecek durumları algılamamızı ve onlardan kaçınabilmemizi sağlar. Enerji boyutta bizim rehberimiz gibidir.

Ajna çakra, dışarıdan içeriye doğru ve soldan sağa bir hareketle evrenden gelen kozmik kaynaklı yaşam enerjisini toplayarak bedenimizde etkili olduğu alanlara dağıtır. Böylece o bölgelere yaşam enerjisinin ulaşmasını sağlar. Enerji kalkanımız olan auramızı tamamlar ve sağladığı enerji ile diğer çakralarda olduğu gibi auramızı güçlendirir. Aura, enerji kalkanımız gibidir. Çevremizdeki negatif enerjilerden bizi koruyarak yaşamımızın bizim için ideal seyrinde gitmesine olanak tanır. Üçüncü göz çakrası dengede bir kişi, sezgileri aracılığıyla daha doğru kararlar verir. Kendisi için iyi olanı algılar ve kötü enerjilerden ve kendisine zarar verecek ortam, iş ya da kişilerin enerjileri algılayarak onlardan kaçınabilir.

Fiziksel anlamda, evrenden gelen kozmik yaşam enerjisini toplayarak sorumlu olduğu organlara ve bölgelere dağıtır. Böylece onların evrensel yaşam enerjisinden faydalanmasını sağlar. Ajna çakranın sorumlu olduğu beyin kan damar sistemi, kulak göz ya da sinüsler gibi bölgelerde fiziksel bir sorun olmadığı halde bitmeyen çözülemeyen sorunlar yaşanıyorsa bioenerji akışında bir problem olduğu düşünülebilir.

?Üçüncü Göz Çakrası, Ajna Neden Kapanır

Çakraların dışarıdan içeriye soldan sağa doğru yaptığı doğru enerji toplama hareketini gerçekleştiremediği durumlar, çakraların kapanması, tıkanması ya da dengesizleşmesi olarak ifade edilir.

Enerji noktalarımız olan çakralarımız, çevremizden gelen ya da kendi kendimize yarattığımız pozitif ve negatif enerjilerle sürekli olarak bağlantı içerisindedir. Yoğun negatif enerjiler altında kaldığımızda çakraların enerji hareketi bozularak çakralar dengesizleşir. Ajna çakra içinde durum aynıdır. Her çakra, insanların yaydığı nazar, kem göz, haset, kıskançlık, mutsuzluk ve stres gibi negatif enerjilerden olumsuz etkilenmenin yanı sıra kendi konu ve sorumluluk alanına yönelen enerjilerden etkilenir. Ajna gönül gözümüz, doğru karar alma merkezimizdir. Bu nedenle yanlış kararlar ve yanlış tanıdığımız insanlar nedeniyle yaşadığımız hayal kırıklıkları, ajnanın sorumlu olduğu bölgelerde yaşanan hastalıklar ya da sorunlar, üzerimizdeki sosyal ve ruhani baskılar ajna çakranın enerji akışını bozabilmektedir. Aynı zamanda kötü beslenme ve yaşam koşulları da çakraların tıkanmasına sebep olabilmektedir.

Üçüncü Göz Çakra, Ajna Kapandığında Ne Olur?

Ajna, bedenimizde bulunan temel çakralardan biridir. Ajna çakra kapandığında sorumlu olduğu bölgelere ve konulara evrensel yaşam enerjisi doğru şekilde akmaz ve bu bölgelerde sorunlar baş gösterir.

Üçüncü gözü kapalı olan bir kişi doğru kararlar almakta zorlanır. Hisleri genellikle yanılır. İnsanları doğru tanıyamaz ve tanımlayamaz. Kendisi için doğru olana karar verememeye başlar. Sezgileri zayıflar. Bu başarısızlıkları ve sosyal ilişkilerde sorunları beraberinde getirir. Sanki basiretim bağlandı sözü bu çakra için söylenmiş gibidir. Üçüncü göz çakrası kapalı olan kişi sürekli olarak yanlış ilişkiler ve işler içerisine girebilir.  Ajna Çakrası tıkalı bir kişi, elementi olan ışığını kaybetmiş gibi hisseder. Ne yöne gitmesi ve ne yapması gerektiğini bilemeyebilir. Kendini değersiz ve anlamsız hissedebilir. Algı gücü zayıfladığı için çevresiyle doğru ilişkiler kuramaz.

Bununla birlikte ajna çakranın kapanması, ortaya fiziksel somut bir neden olmaksızın bedenimizde enerji gönderdiği alanlarda sorunlar yaşanmasına neden olur. Uyku merkezimiz olan ajna, ortada bir neden yokken uyku problemlerine aşırı uyuma ya da uykusuzluk çekme gibi sorunlara neden olabilir.

Beyin kan damar sistemimizde sorunlar yaşanabilir. Migren gibi baş ağrıları artabilir. Sinüslerde, göz ve kulak gibi organlarda problemler ortaya çıkabilir ya da artabilir.

?Ajna Çakra Nasıl Açılır

Çakralarımız zaman zaman çeşitli negatif enerjilerden kaynaklı olarak tıkanabilir, aynı şekilde kendi ile uyumlu doğru ve pozitif enerji yüklemeleriyle kendi enerji hareketine yeniden dönebilir. Bu çakralarımız normal yapısından kaynaklanmaktadır. Çakkralarımız ile uyumlu ve doğru enerjiler yayan ortamlarda ve ruh halinde bulunduğumuzda çakralarımızın doğru hareketine geri dönmesini sağlayabiliriz ancak bu her zaman mümkün olmaz.

Özellikle günümüz yaşam koşullarında çakraların tıkanması negatif koşullara neden olurken, negatif koşullar çakraların daha çok tıkanmasına sebebiyet verir. Bu zincirleme bir döngüye neden olur. Böyle durumlar da kişi, kendi kendine bu durumdan sıyrılamaz. Uzun süreli negatif enerjiler altına kalan kişiler zincirleme bir etki ile çakralarının tamamen tıkanmasına sebep olur ve çakraların kendi kendine açılması imkansız hale gelir. Çakraların tamamen tıkandığı böyle durumlar da bioenerji seanslarıyla evrensel yaşam enerjisinin yoğun bir şekilde tek bir noktaya yönlendirilmesi çakranın hareketinin yeniden normale dönmesi sağlanmalıdır.

Bir kişiye pozitif düşün, iyi yaşa, negatif enerjilerden uzak dur, çakran ile olumlu enerjiler yarat demek anlamsız kalacaktır. Gülemeyen bir insana gül demek, mutsuz bir insana mutsuz olma demek ne kadar anlamsız ise çakrası tıkalı olduğu için sürekli sorunlar yaşayan bir insana da çakranı açmak için sorun yaşama demek o kadar anlamsızdır. Ajna çakranızın tıkalı olduğunu düşünüyorsanız bioenerji seansı alarak çakranızın yeniden dengeye girmesini sağlayabilirsiniz.

Bununla birlikte ajna çakranın güçlenmesi için kendi kendinize yapabileceğiniz bazı şeyler vardır. Ajna çakrasının dengesizleştiğini düşünen kişiler bunlarda yararlanarak üçüncü göz çakrasının güçlenmesini sağlayabilir.

 


 

Etiketler: 

 

 

 


این وبسایت ترکی استانبولی را به چه خوبی نوشته است! برای زبان آموزان عالیست!

این وبسایت ترکی استانبولی را به چه خوبی نوشته است! برای زبان آموزان عالیست!

اشکان ارشادی یابنده و مطالعه گر 

.برای آینده ترجمه اش می‌کنم.

 

چاکرا آچمک 

çakra açmak

آچمک مصدری به معنی بازکردن یا بازشدن و چاکرا نیز چاک به معنی شکاف بهمراه را که راه می باشد

 

نکته و توجه ویژه :

حتما در تاریخ ایران باستان و زرتشتی و هندیان ، از چاک راه هایی در بدن انسان شنیده اید؟ 

مطلب همین چاک راه ها را بررسی می‌کند معهذا به ترکی استانبولی آن را نوشته است.

.سعی می‌کنم هر دو هفته یکبار ، قسمتی را به فارسی ترجمه کنم.

 

Çakralarınız açık mı

 

  çakra açmak

 

Çakralar bedenimizdeki ana enerji giriş çıkış merkezleridir. Çakralarda tıkanıklık ya da dengesizlik olduğunda para, bolluk bereket, ilişkiler, sağlık, cinsellik başta olmak üzere hayatımızda da pek çok konuda tıkanıklık ve dengesizlik yaşarız. Çakralarımızdaki enerji düzgün ve dengeli olduğunda hem dünyaya hem de ilahi enerjiye aynı anda bağlanır, hem besler hem de besleniriz.

 

Çakralar, ilgili oldukları enerjiler ve tıkanma nedenleri:

۱-Kök çakra:

Konusu var olmadır, aile içi ilişkiler, kilo, özgüven ve erkeklerde cinsel konuları yönetir. Yaşama bağı, yaşam sevincini yönetir. Kök çakranız dengelendiğinde ve açıldığında yakın ilişkilerinizde, cinsellikle ilgili konularda ve dünyanın bereketiyle beslenme konusunda ilerleme kaydedersiniz.

 

۲-Sakral çakra:

Konusu yaratıcılıktır. Para yaratma becerimizi, kadındaki cinselliği, doğurganlığı, hayatımızdaki fırsatları görmeyi ve neşeyi yönetir. Sakral çakranız dengelendiğinde ve açıldığında bolluk bereket, ilişkiler, cinsellik, samimiyet ve aşk konularında ilerleme kaydedersiniz.

 

۳-Solar pleksus çakrası:

Konusu güç ve güvendir. Özgüven, özsaygı, güçlü olma, cesaretle ortaya çıkma, parlama konularını yönetir. Solar pleksus çakranız açılıp dengelendiğinde enerjinizi ve gücünüzü verimle ve güvenle kullanabilirsiniz. Bu çakrada tıkanıklıklar varsa alt çakradan cinselliği ve üst çakradan sevgiyi birleştirmekte zorluk yaşarsınız.

 

۴-Kalp çakrası:

Konusu sevgidir. Sevgi alma, sevgi verme, şefkat, duygusallık, dokunma, affetme konularını yönetir. Kalp çakrası dünyaya ait enerjilerle ilahi enerjilerin birleştiği yerdir, bu çakra açılıp dengelendiğinde dünyanızı değiştirecek derecede kalp enerjisine sahip olursunuz. İnsan ilişkilerinde ahenk sağlar, birleştirici ve uyumlu hale gelirsiniz.

 

۵-Boğaz çakrası:

Konusu ifade, işitme, konuşma, tatma ve koklamadır. Kendini ifade etme, yazılı ya da sözlü olarak iyi iletişim konularını yönetir. Duyduğumuz ya da maruz kaldığımız yalanlar bu çakrada tıkanıklığa sebep olur. Açık ve dengeli olduğunda rahatlıkla konuşursunuz ilgiyle dinlenirsiniz, duyulduğunuzu ve sözlerinize saygı duyulduğunu hissedersiniz.

 

۶-Üçüncü göz çakrası:

Konusu duru görü, sezgiler, medyumik güçler, imgeleme, odaklanma, farkındalık, idrak ve muhakemedir. Hayal gücümüzü, imgeleme ve odaklanma yeteneğimizi, sezgilerimizi yönetir.

 

Açık ve dengeli olduğunda ilahi rehberlik alabiliriz. Beş duyunun ötesinde algılamamız artar. Sezgilerinizin hayat yolunda sizi yönlendirmesine izin verirsiniz. Her bakımdan farkındalığınız artar. Hayat amacınızı görmek ve anlamak ve bu hayat amacını yaşamak üçüncü göz bölgesindeki dengeli enerjilerle mümkün olur.

 

۷-Taç çakra:

Konusu kutsallık, sonsuzluk, ilahi olanla bağlantıdır. İlahi enerjilerin ve koşulsuz sevginin, birlik duygusunun bedene giriş noktasıdır. İlahi gücü, ilahi desteği ve ilahi sevgiyle olan ilişkimizi yönetir. Bu çakra açık ve dengeli olduğunda yalnızlık duygusu ortadan kalkar, ölüm korkusu sona erer, dini inançların engelleyici duvarları ortadan kalkar ve Yaradan’ın bir kıvılcımı olduğunuzu ve parlamayı hak ettiğinizi hissedersiniz.

 

Bu seans sırasında çakralarınızda enerji akışını engelleyen blokajlar, enerji çalışmaları, kristaller, his yüklemeleri ve inanç değişiklikleri kullanılarak giderilir.

 

çakra açmak

 

Seanslar hakkında daha detaylı bilgi ve planlama için bize 05342986799 numaralı telefondan ulaşabilirsiniz. 

 


 

Etiketler: 

 


 

çakra açmak

 

 

اسم وبسایت :

https://www.drgilaki.com/tr/cakralariniz-acik-mi/

 

 

 



دارالارشاد ارشادی

اینجا را کتابخانه ای بزرگ خواهم کرد همانند کتابخانه « ارشادی » در اردبیل ، همان اردبیلی که در زمان صفویه دارالارشاد نامیده می شد و آبادان بود و ترکمن های قاجاری هم کرد بودند و هم ترک! فارسی تکلم می کردند و کسی با ایشان کاری نداشت چون محقق های طلایی منطقه خود بودند.
احتمالاً کتب درسی را زودتر برای آموزش بچه‌های ایران و افغانستان و تاجیکستان شروع می‌کنم تا خودم نیز درآمدی بیابم.
سپس کتابهای پیرامون آن را تکمیل می‌کنم.
همچنین از مطالب متنوع خواهم نوشت و خود را محدود نخواهم کرد!


دارالارشاد ارشادی سعی دارد تا دارالایتام را در همین حدود آذربایجان و تالش گشتاسبی ، نان دهد! همچنین قصد دارد دارالانشاء برایشان تأسیس کند و سوادشان نیز بدهد و...

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه
پیوندها
بایگانی