احساء یا نوار خلیج فارس قدیمیترین منطقهٔ سنی مالکی

احساء یا نوار خلیج فارس قدیمیترین منطقهٔ سنی مالکی

این همان منطقه ایست که سالیان درازی در قلمروی ایران بود تا اینکه توسط ترکان عثمانی فتح شد و اغلب بخشی از امپراتوری ترکی عثمانی بود و تنها زمان هایی محدود توسط نادرشاه و قاجاریان دوباره به قلمروی ایران برگشت خوردند و در حقیقت استان شیعه نشین و نفت خیز عربستان از همین احساء است.

ترکان ایران و ترکان عثمانی هیچکدام در ابتدای قرن بیستم نتوانستند تأثیری بر روی حفظ این منطقه بگذارند. ایران تنها در زمان صفویه به فتح کویت و حدودی از بحرین و امارات بسنده کرد که اغلب بازهم توسط پرتغالیها اشغال می شد. ترکان عثمانی بیشترین حفاظت و نظارت را برین منطقه داشتند ولی با سقوط صفویه به چنگ اندازی به بوشهر تا بندرعباس نیز پرداختند و بهمین جهت در برابر نیروهای کریمخان زیاد رقابت نکردند و با دستیابی به حدودی دیگر از بوشهر و هرمرگان گذشتند و کریمخان نیز هرگز برای دستیابی به احساء تلاشی نکرد و تنها بندر  بصره را تصرف کرد. عثمانی ها نیز چندی از جزایر خلیج فارس را اشغال کردند و دزد معروف  میرمهنا را بال و پر دادند و توانستند بر قسمتهایی از جزایر و سواحل خوزستان و بوشهر دست یابند.

قاجاریان آخرین ایرانیانی بودند که توانستند حدودی واقعی و بزرگ از احساء را در قلمروی ایران بیاورند ولی با مرگ آقامحمدخان و جنگهای ایران و روسیه و قراردادهای ننگین بین ایران و انگلیس و ایران و روسیه و کوتاه آمدن های ایران در برابر عثمانی ها و پذیرش های اشتباه مرزی، همه و همه باعث شد تا ایران نتواند برین حدود تسلط براند.

لشکر ترکان درینجا هنوز موجود بود که برای جنگ بالکان فراخوانده شد و سلطان جدید عرب با استفاده ازین فرصت این منطقه را متصرف شد.

 

ساکنان قَطیف و حتی احساء به شرح زیر است:

  • قطیف اکثر ساکنان آن شیعه هستند
  • سیهات اکثر ساکنان آن شیعه هستند
  • صفوی اکثر ساکنان آن شیعه هستند
  • تاروت اکثر ساکنان آن شیعه هستند
  • آوجام اکثر ساکنان آن شیعه هستند
  • عوامیه اکثر ساکنان آن شیعه هستند
  • عنک اکثر ساکنان آن بنی خالد اهل سنت هستند

 

توجه: سنی های مالکی اغلب درین منطقه شیعه شده اند و دیگر مالکیان به شمال آفریقا رفته اند.!

 

دربارهٔ «القطیف» تاریخ‌نویسان نوشته‌اند که تاریخش به سدهٔ دوم میلادی بر می‌گردد. همچنین نام القَطیف در بسیاری از سروده‌های شاعران دوران جاهلیت عرب آمده‌است، گویند منطقهٔ القَطیف از آن جذیمه عبدالقیس بوده‌است، در این باره، شاعر عرب «عمرو بن أسوی العبدی» می‌گوید:

وترکن عنتر لایقاتل بعدها

 

أهل القطیف قتال خیل تنفع

 

 

 

احساء به طول حدود ۵۰۰ کیلومتر نوار ساحلی در کنار خلیج فارس است و این منطقهٔ اصلی احساء است و سنی های مالکی تقریباً تمامی سرتاسر سواحل خلیج فارس تا دریای عمان یعنی بخش خلیجی دریای عمان را نشیمن داشتند و بیشتر همان منطقه تاریخی بحرین است که کویت و بخش هایی از عراق و استان شرقی عربستان امروزه بهمراه امارات و بخشی از کشور عمان را شامل می شده است. احتمالا در جزایر خلیج فارس و حتی در سواحل ایران ایران امروزه نیز پیرو و نشیمن داشته است.

مورخ معروف رومی آنرا کاتارائی نامیده است و قطیف را از مناطق مهم آن دانسته است.

قطیف بر کنار خلیجى واقع است که جزیره تاروت را دربر گرفته و از شهرهاى دریایى احساء به شمار مى‌آید. سطح این شهر چند متر از دریا بالاتر است. در محل این شهر ویرانه‌هاى باستانى وجود دارد... که بایستى جاى شهر بیلبانا، یکى از شهرهاى جرهائیان (گرهائیان)، بوده باشد... کرانه خلیج قطیف را پلینى، مورخ رومى، سینوس گولوپس خوانده است.

  1. iearataC.
  2.  المفصل فى تاریخ العرب...؛ ج1، ص174 و 175.

گفته‌اند که گولوپ و کاتنى (inetahC) نام دو قبیله‌اى بوده که در آنجا سکنا داشته‌اند و نام کاتنى یا خطینى ما را به یاد «خط» مى‌اندازد.

inetahC

که در متون عربى بر سراسر کرانه بحرین اطلاق مى‌شده است.

معجم البلدان؛ ج2، ص453.

جزیره کوچک تاروت که در خلیج قطیف قرار دارد گویا همان شهر قدیمى «تارو» یا «تاهرت» است که نامش در جغرافیاى بطلمیوس آمده و شهر دارین در آن واقع است. به نظر مى‌رسد که این شهر بر روى خرابه‌هاى باستانى که احتمالاً پرستشگاه خداى «عشتروت» بوده است، بنا شده که بعدها بخش نخست آن افتاده و صورت «تاروت» باقى مانده است.

المفصل فى تاریخ العرب...؛ ج1، ص176.

قسمتى از احساء که در شمال و در کرانه جنوبى خلیج فارس قرار دارد، سرزمین هموار کویت است که آن نیز جزء منطقه بزرگ عروض محسوب مى‌شود. کرانه‌هاى کویت به صورت تپه‌هاى برجسته شنى است که در آنجا آب فراوان موجود است. بیشتر کشت آنان درخت خرماست. از پرآوازه‌ترین شهرهاى این امیرنشین شهر کویت است که برکناره خلیجى واقع است. کویت جایگاه اقوام کهن و قدیمى بوک‌ها (ieaeubA, eakuB.) بوده که پدران قبیله عبدالقیس (عرب) بوده‌اند.

پایتخت آنها شهر کورومانیس بوده است. که نام پیشین کویت (قرین) از همین کورومانیس گرفته شده است.

همان؛ ج1، ص 176 و 177.

 احتمالاً خندقى که شاپور ذوالاکتاف دستور کندن آن را داد تا شارسان (شهرهاى‌ عراق) را از گزند عربهاى بیابانگرد آسوده بدارد، در خلیج کاظمه در شمال امیرنشین کویت به دریا مى‌رسیده است.

1173. p, 2. loV; malsI fo. ycnE.

در قرون نخستین اسلامى مرکز احساء شهر هجر بود که نزدیک قصبه احساء قرار داشت و سپس یکى از مراکز قرمطیان بحرین گشت.

تاریخ عربستان و قوم عرب؛ ق 1 و 2، ص7.

ابن خرداذبه هنگام سخن از دهات بحرین به قطیف که جزء احساء بوده و هجر که قصبه احساء به‌شمار مى‌آمده، اشاره کرده است.

المسالک والممالک؛ ص 152.

به نوشته همدانى، احساء منازل و خانه‌هاى طایفه سعد از بنى تمیم بود و بازار پررفت ‌و آمدى داشت که جرعاء نامیده مى‌شد و اعراب بدانجا رفت ‌و آمد مى‌کردند.

صفة جزیرة العرب؛ ص 251.

مقدسى مى‌گوید: احساء که قصبه‌اش هجر بود و بحرین خوانده مى‌شد، شهرى است بزرگ و پرنخلستان و آبادان و پرجمعیت، جایگاه گرما و قحطى است و یک مرحله از دریا فاصله دارد.

چشمه‌مانندى دارد، تجارتگاه است. جزیره‌هایى در آنجاست که پایگاه قرمطیان آل بوسعید است، خردگرایى و عدل در آنجا حکمفرماست ولى جامع آن بیکار مانده است...

احسن التقاسیم؛ ص 93 و 94.

ادریسى، احساء را همراه قطیف از شهرهاى بحرین نام برده است.

نزهة المشتاق؛ ج1، ص386.

یاقوت مى‌نویسد: احساء شهرى است در بحرین معروف و مشهور، نخستین کسى که آن را آباد کرد و بارو کشید و مرکز بحرین قرار داد ابوطاهر حسن بن ابوسعید جنّابى قرمطى بود، این شهر تا به امروز آباد و مشهور است.

معجم البلدان؛ ج1، ص148.

ابوالفداء مى‌نویسد: احساء نخلستان هاى بسیار و آبهاى جارى دارد که از چشمه‌سارهاى گرم بیرون مى‌آید. این شهر در خشکى و در دو منزلى جنوب غربى قطیف واقع است... گردبرگرد آن نخلستان است... شهر بارویى ندارد، میان آن و یمامه چهار روز راه است... مردم احساء و قطیف، خرما به خرج - در وادى یمامه - برند و در برابر دوبار خرما یک بار گندم گیرند.

تقویم البلدان؛ ص 135.

 به نوشته حمدالله مستوفى شهرهاى احساء (لحساء)، قطیف و... از سرزمین عرب به شمار مى‌آمدند و جزایر قطیف و لحساء و دیگر مناطق این سرزمین بیشتر اوقات از فرمانروایان بحرین اطاعت نمى‌کردند.

نزهة القلوب؛ ص 137.

از اواخر قرن 16 تا اواسط قرن 17 میلادى این قسمت هاى خلیج فارس تحت استیلاى پرتغالیان قرار گرفت و سپس اسما تحت تسلط دولت عثمانى درآمد. در سال 1913 که دولت عثمانى سرگرم جنگهاى بالکان بود، عبدالعزیز بن سعود احساء را گرفت و بر قلمرو خود افزود. احساء منبع عایدات سرشار نفت عربستان سعودى است.

 

کشور قطر نیز بخشی شبه جزیره مانند ازین منطقه است.

 

 

 


دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دارالارشاد ارشادی

اینجا را کتابخانه ای بزرگ خواهم کرد همانند کتابخانه « ارشادی » در اردبیل ، همان اردبیلی که در زمان صفویه دارالارشاد نامیده می شد و آبادان بود و ترکمن های قاجاری هم کرد بودند و هم ترک! فارسی تکلم می کردند و کسی با ایشان کاری نداشت چون محقق های طلایی منطقه خود بودند.
احتمالاً کتب درسی را زودتر برای آموزش بچه‌های ایران و افغانستان و تاجیکستان شروع می‌کنم تا خودم نیز درآمدی بیابم.
سپس کتابهای پیرامون آن را تکمیل می‌کنم.
همچنین از مطالب متنوع خواهم نوشت و خود را محدود نخواهم کرد!


دارالارشاد ارشادی سعی دارد تا دارالایتام را در همین حدود آذربایجان و تالش گشتاسبی ، نان دهد! همچنین قصد دارد دارالانشاء برایشان تأسیس کند و سوادشان نیز بدهد و...

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه
پیوندها
بایگانی